جواد صفینژاد دیگر در میان ما نیست، اما آنچه او درباره آب، زمین، انسان و حافظه تاریخی ایران نوشت و گفت، همچنان زنده است. پژوهشگری که نامش با «کاریز» گره خورده و بهحق او را «پدر کاریز ایران» میخوانند؛ مردی که باور داشت اگر تمدن ایران را بخواهیم بفهمیم، باید مسیر آب را دنبال کنیم.
دکتر جواد صفینژاد، متولد نهم شهریور ۱۳۰۸ در شهرری، از چهرههای کممانند جغرافیای انسانی، انسانشناسی و مطالعات روستایی و عشایری ایران بود. او نه فقط استاد دانشگاه، که راویِ خاموشِ دانشی بود که قرنها سینهبهسینه منتقل شده و در خطر فراموشی قرار داشت.
کاریز؛ عجایب هشتم جهان
صفینژاد بارها تأکید کرده بود که کاریزهای ایران باید بهعنوان «هشتمین عجایب جهان» ثبت شوند. به گفته او، مجموع طول کاریزهای ایران حدود ۸۰ هزار کیلومتر است؛ عددی که اگر بههم متصل شوند، ۹ بار دور کره زمین را میپیمایند. مقایسهای که او آگاهانه مطرح میکرد: دیوار چین با حدود ۷ هزار کیلومتر در فهرست عجایب جهان است، اما کاریزهای ایران ـ این شاهکار مهندسی بومی و پایدار ـ همچنان مهجور ماندهاند.
او با صراحت میگفت: «کاریز فقط یک سازه نیست؛ یک نظام اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی است.» نظامی که تقسیم آب، همزیستی، عدالت و بقا را در دل اقلیم خشک ممکن کرده بود.
دفاع از واژهها، دفاع از هویت
یکی از دغدغههای همیشگی صفینژاد، زبان بود. او معتقد بود واژه «قنات» عربی است و باید از معادل فارسی «کاریز» استفاده کرد؛ واژهای که در ایرانِ کهن، افغانستان، تاجیکستان و آذربایجان رواج داشته است. همین حساسیت زبانی، بخشی از پروژه بزرگتر او بود: بازگرداندن شأن دانش بومی.
او حتی برای «مقنیها» ـ کسانی که جانشان را برای بیرون کشیدن آب به خطر میانداختند ـ پیشنهاد واژه «آبآوران» را مطرح میکرد. چرا که باور داشت مقنیها مهندسان واقعی تمدن ایراناند، نه شغلی پست و فراموششده.
پژوهشگر میدان، نه فقط کتابخانه
جواد صفینژاد پژوهشگری میدانی بود. از کاریزهای یزد و اردکان تا عشایر لر و قشقایی، از نظام آبیاری نائین تا شیوه سنتی کشاورزی «بُنه» که او نخستینبار شناسایی و معرفیاش کرد. خودش میگفت: «بسیاری از دانستههای ما هنوز در سینه پیرمردها و مقنیهاست، نه در کتابها.»
او تاکنون ۲۹ عنوان کتاب و دهها مقاله در حوزه جغرافیای انسانی، روستایی و عشایری منتشر کرد. آثاری چون نظامهای آبیاری در ایران، عشایر مرکزی ایران، مبانی جغرافیای انسانی و تصحیح متون مهمی مانند حدودالعالم، المسالک و الممالک و جهاننامه بخشی از میراث مکتوب اوست.
نقد آموزش رسمی؛ صدایی صریح و نادر
صفینژاد منتقد جدی محتوای کتابهای درسی بود. از اشتباهات فاحش جغرافیایی گرفته تا حذف کامل نقش کاریز و مقنیها از آموزش رسمی. او با تلخی میگفت: «در کتابهای ما بهجای آبآوران، از پطرس هلندی مینویسند.» این نقدها نه از سر مخالفت، که از دل دلسوزی برای آینده دانش در ایران برمیآمد.
میراثی که نباید خشک شود
دکتر جواد صفینژاد در ۹۶ سالگی درگذشت، اما پرسشهای او هنوز زندهاند: با کاریزها چه کردیم؟ با دانش بومی چه میکنیم؟ و آیا میتوان بدون فهم گذشته، آیندهای پایدار ساخت؟
گرامیداشت صفینژاد فقط یادبود یک استاد نیست؛ یادآوری این حقیقت است که تمدن ایران، پیش از نفت، بر آب و خرد جمعی بنا شده بود. کاریزها شاید خشک شوند، اما اگر روایتشان زنده بماند، هنوز میتوان از دل زمین، امید بیرون کشید.